دیونه تو ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() صفحات وبلاگ نویسندگان
به صد شعله سوزی داشتیم ز هر شمعی فروزی داشتیم صد عابر گذر می کرد وز نظرمان بر رخسار هر عابری جایی داشتیم شور و نشاطی شادمانه بود نزدمان آنگاه که در خود شوکتی داشتیم ولی افسوس برفت آن جاه و مقام که روزی برای خود منزلتی بیش داشتیم وصف کجابه گرد روزگار نگنجد بر زبان آنگاه که نزد یاران ما خودی داشتیم اکنون برفت آن شوکت و مقام نزد همگان روزگاری ما نیز دلی و حسرتی داشتیم یا حق **************** شعر حسرت تقدیم به حسرت عزیز که شعری در وصف لغت حسرت خواسته بودند . **************** تقدیم به عزیزانی که حضورشان در این وبلاگ جوهر قلم ذهن من هستند موضوع مطلب : نقش یاد تو ز دلم زنده دار بگشت وصف بوسه ای ز رخ یارم ز من خوش بگشت یاد باد آن فصل سرد زمستان جوانه ز دلم شور آشنای بگشت شوق دیدار تو ز من و دلدار من دیده بستم وز خواهش خویش پیر مغان بگشت دوشب نزد یار بودم و بعد ان هیچ ندیدمش اشک رخ دل بر جام عشق خشک بگشت در ترنم خاطرات هر شب ز یادش زدم من رخی از سنگ صدا بیامد وز یار هیچ نگشت یاد او در دلم رو به تاریکی نهاد تا که سحر گاه روزی بر من عاشق رخ بگشت وز شور آن روز کار بر من سخت نیامد هر گز تا شب ز قرار معشوق بیامد و دل ز دلدار بگشت این بود شور عشقی که ز دل داشتیم وصف ماندانا ز دل ما جانی دوباره بگشت یا حق ************************** شعر شور وصال یار تقدیم به ماندانای عزیزم ************************** با تشکر از حضور دوستان که قلم من و انتقادات و نظراتشان جوهر من هستند موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو ![]() آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|