دیونه تو ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() صفحات وبلاگ نویسندگان
آفتاب زندگیم با تو آغاز می شود وصف شادیم ز دل هویدا می شود گرمی لطف تو بر شانه های آبی دریا نقش رخ یار ما ز آب پیدا می شود آنگاه که بر تبلور نورت ز دریا نظاره گرم آن ستارگان کوچکت ز دور آشکار می شود آنگاه که نسیم صبح و شبنم برگها با نوازش تو ز برگ ها بی دار می شود جست و خیز کنان ز برگها جاری و بر پای گلها در زمین خالی شود ای آفتاب حسن برون آی ز ابر کان تبلور مهرت ز من نجوا می شود عشاق ز پرده تو بر بالین معشوق بنشسته اند آنگاه که رخ یار با نور تو زیبا می شود خانه هیچ دلی گرم نباشد ، مگر آنگاه که در دلش نور تو جاری می شود یا حق ********************** شعر خورشید به درخواست دوست عزیزم MUHAK از چت روم پاتق سروده شد . امید وارم که از خواندنش لذت برده باشید . *********************** از کلیه دوستانی که با نظراتشون من را شرمنده خود می کنند بی نهایت سپاس گذارم . موضوع مطلب : بر تو ودا کردم ولی افسوس نفهمیدی ز تو نجوا کردم با فریاد هایم نفهمیدی با گوشه چشمی وصف تمنایت کردم شوق اشک آمد و تو نفهمیدی زبان به کف بدادم و راز این دل فاش بکردم سینه سوخت و جگر جزغاله شد باز نفهمیدی آه فقان بر آورد این دل بی تابم ولی افسوس نظرت کوتاه بود حیفات نفهمیدی عطر خوشت زان هدیه تولدم دادی اما راز دل خفته ام را هرگز نفهمیدی چون رود بگشتی و برفتی ز بر ما نجوای بلبلان عاشق را نفهمیدی افسوس برفت آن زمان که شوری ز من بود باز می دانم که وصف امروز مرا تو نفهمیدی یا حق ***************** شعر گمنام تقدیم به بی همتای ، بی نام امید وارم از این شعر لذت برده باشید . ***************** از تمامی دوستانی که پیغام می گذارند بی نهایت سپاس گذارم و از کسانی که به اینجا سر می زنند و نمی توانند پیغام بگذارند نیز خالصانه متشکرم موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو ![]() آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|